کلمه جو
صفحه اصلی

ورساد

فارسی به انگلیسی

composing-stick

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - ابزارفلزی کلید داریست که یک طرف آن دیواره دارد ویند متحرکی دارد که با پیچ جلو و عقب میرود حروفچین حرفها را در آن جمع کرده سطر بندی میکند. نخست حروفچین حرفها را در ورساد قرارمیدهد و چون بچند سطررسید آنرا برداشته روی میزکار خود میگذارد. توضیح وقتی میخواهند ورسادرانسبت بطول سطر اندازه بگیرند کلید را بطرف بالا میکشند اندازه گیری بازمیشود آن وقت اندازه گیری را بهر طرف که بخواهند میکشند و پس از اندازه گرفتن طول سطر دوباره کلید را بطرف پایین میکشند اندازه گیری بسته میشود. ۲ - برای چیدن حروف کنار کلیشه و گراور یا کوتاه و بلند کردن سطور برای گنجانیدن کلیشه و گراور در مطلب اصطلاح ورساد بکار رود .

فرهنگ معین

(وِ ) [ روس . ] (اِ. ) ابزاری برای حروف - چینی دستی که عرض آن بر حسب طول سطر کم و زیاد می شد.

لغت نامه دهخدا

ورساد. [ وِ ] ( اِخ ) ورشاد. نام ولایتی است از غور که محل حکمرانی ملک الجبال قطب الدین محمدبن عزالدین بود آنگاه که سیف الدین سوری ولایت غور را میان برادران قسمت کرد ورساد در سهم ملک الجبال درآمد. ( چهارمقاله ) :
من به ورساد پیش تخت شهم
و آن دو در مرو پیش سلطانند.
نظامی عروضی.


کلمات دیگر: