کلمه جو
صفحه اصلی

ورت

فرهنگ فارسی

مخفف و اگر ترا

فرهنگ معین

(وَ ) (ص . ) برهنه ، عریان .

لغت نامه دهخدا

ورت. [ وَ ] ( ص ) برهنه. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). عریان.( برهان ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تهی از پوشش. به ضم اول هم به نظر آمده است. ( برهان ) ( آنندراج ).

ورت.[ وَ ] ( حرف ربط مرکب ) مخفف و اگر ترا :
ورت آرزوی لذت حسی بشناسد
پیش آر ز فرقان سخن آدم و حوا.
ناصرخسرو.

ورة. [ وَرْ رَ ] ( ع ص ) زن خوار و حقیر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) برسوی ران. ( منتهی الارب ). ورک. ( اقرب الموارد ).

ورت . [ وَ ] (ص ) برهنه . (برهان ) (ناظم الاطباء). عریان .(برهان ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). تهی از پوشش . به ضم اول هم به نظر آمده است . (برهان ) (آنندراج ).


ورت .[ وَ ] (حرف ربط مرکب ) مخفف و اگر ترا :
ورت آرزوی لذت حسی بشناسد
پیش آر ز فرقان سخن آدم و حوا.

ناصرخسرو.



فرهنگ عمید

= رت

رت#NAME?


دانشنامه عمومی

ورت (فرانسه). ورت (به فرانسوی: Wœrth) یک کمون در فرانسه است که در Canton of Wœrth واقع شده است. ورت ۶٫۴۷ کیلومتر مربع مساحت و ۱٬۷۴۰ نفر جمعیت دارد و ۱۷۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فهرست شهرهای فرانسه
۱ داده های فرانسه رودخانه و دریاچه و یخچال ها را در نظر نگرفته است > ۱ km² (۰٫۳۸۶ مایل مربع یا ۲۴۷ هکتار)

جدول کلمات

برهنه

پیشنهاد کاربران

وُرت:
در گفتار لری به مَنای عادت میباشد.


کلمات دیگر: