(اسم ) ترساننده : ((نشان مهر تودرطبع لعبتی مطبوع خیال کین تو دردیده صورتی هایب . ) ) ( عثمان مختاری )
هایب
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
[ ع . هائب ] (اِفا. ) ترساننده .
لغت نامه دهخدا
هائب. [ ءِ ] ( ع ص ) ترسان. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). ترسنده. بیمناک. ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ).
فرهنگ عمید
ترساننده.
پیشنهاد کاربران
همیشه خواب آلود
مترادف=هایل - ترساننده - ترسناک
کلمات دیگر: