علی التواتر. [ ع َ لَت ْ ت َ ت ُ ] ( ع ق مرکب ) بنا بر تواتر. متواتراً. بطور تواتر. بطور پیوسته. و رجوع به تواتر شود.
علی التواتر
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
علی التواتر : پیاپی .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص79 ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص79 ) .
کلمات دیگر: