( گاه جو ی ) ( صفت ) جویند. تاج و تخت طالب تاج و تخت : از ایران سوی روم بنهاد روی پدرگاه جوی و پسر راه جوی ...
گاه جو ی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گاه جوی. ( نف مرکب ) آرزوکننده تاج و تخت. جستجوکننده سریر سلطنت و شاهی :
از ایران سوی روم بنهاد روی
پدر گاه جوی و پسر راه جوی.
از ایران سوی روم بنهاد روی
پدر گاه جوی و پسر راه جوی.
فردوسی.
کلمات دیگر: