کلمه جو
صفحه اصلی

قازوز

لغت نامه دهخدا

قازوز. ( ع اِ ) کوزه آب. کاسه. شیشه خرد. طشت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به قازوزه شود.


کلمات دیگر: