( کار آسی ) ملقب به [ شاهنامه خوان ] ( مقت. ۴۲۲ - یا ۴۲۳ ه .ق ) وی قصه گو و شاهنامه خوان و بروایت مقدمه اوسط شاهنامه فردوسی شاعر بود و نزد قدما به مهارت درروایت و خواندن [ شاهنامه ] و [ هزار افسان ] و [ کارنامه ] شهرتی بسزا داشت : [ چو کار آسی محدث وار بر خواند هزار افسان چو سردانک مشعبذ وار بنماید هزار افسون ] ( معزی در وصف قلم ) [ رسد بحضرت تو هر زمان گروهی نو بشکل بوعلی و گوشیار و کار آسی .] ( فلکی شروانی ) [ قمری ز تو فارسی زبان گشت کار آسی کارنامه خوان گشت . ] ( خاقانی . تحفه العراقین ) وی در ابتدا از ندیمان عضدالدوله دیلمی بود و بقول مولف مجمل التواریخ و القصص [ کار آسی چون عضدالدوله بمرد بگریخت و ناشناس بهمدان آمد . پس بگرفتند و پیش فخر الدوله بردند و باز فخر الدوله او را برکشید و منزلتی عظیم یافت ... ] و ظاهرا پس از دست یافتن محمود غزنوی بر مجدالدوله ( ۴۲٠ه ق ) کار آسی از خدمت دیالمه بدستگاه غزنویان آمد و حدود ۴۲۱ بحکومت قزوین منصوب گردید و در آنجا به جهت ظلم وی قزوینیان بر او شوریدند و او را کشتند ( اقبال . یادگار ۱٠:۲ص ۲۲-۲٠ ) توضیح این نام در برخی از م آخذ بصورت [ کاراستی ] ضبط شده .
کارنامه خوان
کارنامه خوان