کلمه جو
صفحه اصلی

گاو لیسیده

فرهنگ فارسی

کنایه از کسی که خامی و غروری کند

لغت نامه دهخدا

گاولیسیده. [ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) کنایه از کسی است که خامی و غروری کند. ( انجمن آرای ناصری ). رجوع به گاوش لیسیده و گاوش نلیسیده شود.


کلمات دیگر: