کلمه جو
صفحه اصلی

کاتف

لغت نامه دهخدا

کاتف. [ ت ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از کتف. ناخوش دارنده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

کاتف. [ ت ِ ] ( ع اِ ) ملخی که تازه بپریدن آمده باشد کاتف نامند و واحد آن را کاتفة گوین-د. ( ناظ-م الاطب-اء ).

کاتف . [ ت ِ ] (ع اِ) ملخی که تازه بپریدن آمده باشد کاتف نامند و واحد آن را کاتفة گوین-د. (ناظ-م الاطب-اء).


کاتف . [ ت ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از کتف . ناخوش دارنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ).



کلمات دیگر: