ذومحبلة. [ م َ ب َ ل َ ] (اِخ ) آبی است خوش بنزدیکی صفینة قرب مکة. (معجم البلدان یاقوت . ذیل کلمه ٔ محبل ).
ذومحبله
لغت نامه دهخدا
( ذومحبلة ) ذومحبلة. [ م َ ب َ ل َ ] ( اِخ ) آبی است خوش بنزدیکی صفینة قرب مکة. ( معجم البلدان یاقوت. ذیل کلمه محبل ).
کلمات دیگر: