قاضی قاضیان
داور داوران
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
داور داوران. [ وَ رِ وَ ] ( ترکیب اضافی ) قاضی قاضیان. حاکم حاکمان. || ( اِخ ) پروردگار و خدای تعالی که بر داوران داور است :
بهر جا که موکب درآری براه
کنی داور داوران را پناه.
بهر جا که موکب درآری براه
کنی داور داوران را پناه.
نظامی.
کلمات دیگر: