سباری. [ س ِ ] ( اِ ) ساق خوشه گندم و جو. و به این معنی با بای فارسی نیزآمده است و بعربی جِل خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ).
سباری. [ س ِ ] ( اِخ ) قریه ای است از قراء بخارا. بدان سبیری نیز گفته میشود. ( معجم البلدان ).
سباری. [ س ِ ] ( اِخ ) قریه ای است از قراء بخارا. بدان سبیری نیز گفته میشود. ( معجم البلدان ).