سبرات. [ س ِ ] ( ع ص ) مرد درویش. ( منتهی الارب ). گدا و تهیدست و مفلس. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
سبراة. [ س ِ ] ( اِخ ) نام آبی است متعلق به تیم الرباب. در ابتدا آن چاه عادیة است که به سبر موسوم است. ( معجم البلدان ).
سبراة. [ س ِ ] ( اِخ ) نام آبی است متعلق به تیم الرباب. در ابتدا آن چاه عادیة است که به سبر موسوم است. ( معجم البلدان ).