کلمه جو
صفحه اصلی

رتجان

لغت نامه دهخدا

رتجان. [ رَ ت َ ] ( ع مص ) برفتار آمدن کودک : رتج الصبی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: