کلمه جو
صفحه اصلی

صفارد

لغت نامه دهخدا

صفارد. [ ص َ رِ ] ( ع اِ ) ج ِ صفرد. رجوع به صفرد شود.

صفارد. [ ] ( اِخ ) موضعی است که بعض اسیران اورشلیم در آنجا بودند. ( عوبدیا: 20 ). و بعضی برآنند که آن ساردس می باشد و دیگران آن را صرفه و عده ای آن را از بلاد اسپانیا می دانند. ( قاموس کتاب مقدس ).

صفارد. [ ] (اِخ ) موضعی است که بعض اسیران اورشلیم در آنجا بودند. (عوبدیا: 20). و بعضی برآنند که آن ساردس می باشد و دیگران آن را صرفه و عده ای آن را از بلاد اسپانیا می دانند. (قاموس کتاب مقدس ).


صفارد. [ ص َ رِ ] (ع اِ) ج ِ صفرد. رجوع به صفرد شود.



کلمات دیگر: