کلمه جو
صفحه اصلی

داوری گه

فرهنگ فارسی

محکمه ٠ داور گاه

لغت نامه دهخدا

داوری گه. [ وَ گ َه ْ ] ( اِ مرکب ) مخفف داوری گاه. دارالعدالة. محکمه. داورگاه داورگه :
کسانی که در پرده محرم شدند
در آن داوری گه فراهم شدند.
نظامی.


کلمات دیگر: