کلمه جو
صفحه اصلی

سباط

فارسی به انگلیسی

Syriac and jewish month


فرهنگ فارسی

دراز طویل

لغت نامه دهخدا

سباط. [ س ُ ] ( ع اِ ) نام ماهی است که برومی سباط گویند وسباط پیش از آذر است. ( از منتهی الارب ) :
دو کانون و دو تشرین و پس آنگه
سباط و آذر و نیسان ایاراست.
( نصاب الصبیان ).
فارسی آن شباط است. رجوع به شباط شود.

سباط. [ س َ ] ( ع اِ ) تب. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).

سباط. [ س َ ] (ع اِ) تب . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).


سباط. [ س ُ ] (ع اِ) نام ماهی است که برومی سباط گویند وسباط پیش از آذر است . (از منتهی الارب ) :
دو کانون و دو تشرین و پس آنگه
سباط و آذر و نیسان ایاراست .

(نصاب الصبیان ).


فارسی آن شباط است . رجوع به شباط شود.


کلمات دیگر: