کلمه جو
صفحه اصلی

ذولغوه

لغت نامه دهخدا

( ذولغوة ) ذولغوة. [ ] ( اِخ ) اکبربن زیدبن معاویةبن دومان قاله ابوعل الاثرم. ( حاشیه المرصع ). ابوکری بن زیدبن سعیدبن خصیب بن ابی کرزبن زرعةبن ابی لغوة. قاله الکلبی. ( المرصع ابن الاثیر ). در لغت نامه های دیگر «ذولغوة» دیده نشد.

ذولغوة. [ ] (اِخ ) اکبربن زیدبن معاویةبن دومان قاله ابوعل الاثرم . (حاشیه ٔ المرصع). ابوکری بن زیدبن سعیدبن خصیب بن ابی کرزبن زرعةبن ابی لغوة. قاله الکلبی . (المرصع ابن الاثیر). در لغت نامه های دیگر «ذولغوة» دیده نشد.



کلمات دیگر: