ربیعبن زیاد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ربیعبن زیاد. [ رَ ع ِ ن ِ ] (اِخ ) ابن سلامةبن قیس قضاعی سپس تُوَیلی . چابکسوار نامدار معروف به اعرج . او را اشعاری نغز از دوره ٔ جاهلیت بود و برحسب نوشته ٔ ابن کلبی تا عهد عثمان زنده بوده است . (از الاصابة ج 1 قسم 1).
ربیعبن زیاد. [ رَ ع ِ ن ِ ] ( اِخ ) ابن سلامةبن قیس قضاعی سپس تُوَیلی. چابکسوار نامدار معروف به اعرج. او را اشعاری نغز از دوره جاهلیت بود و برحسب نوشته ابن کلبی تا عهد عثمان زنده بوده است. ( از الاصابة ج 1 قسم 1 ).
ربیعبن زیاد. [ رَ ع ِ ن ِ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲ بن سفیان بن ناشب عبسی. یکی از بزرگان و نوابغو شجاعان دوران جاهلیت عرب بود. او را کامل نیز می گفتند. او شاعر بود و پیش نعمان بن منذر رفت. در حدود سال 30 پیش از هجرت درگذشت. ( از اعلام زرکلی ). و رجوع به عقدالفرید فهرست ج 6، عیون الاخبار ج 4 ص 65، البیان و التبیین ج 2 ص 242 و جهانگشای جوینی ج 2 ص 239 شود.
ربیعبن زیاد. [ رَ ع ِ ن ِ ] (اِخ ) ابن انس بن دیان بن قطن بن زیادبن حارث بن مالک بن ربیعةبن کعب بن حارث حارثی ... رجوع به ربیع حارثی و حبیب السیر چ خیام ص 503 و تاریخ بیهقی ص 26 و عیون الاخبار فهرست ج 1 و 2 و عقدالفرید فهرست ج 1 و 2 و3 و 4 و 6 و 7 و احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 241 و البیان و التبیین ج 2 ص 200 و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود.
ربیعبن زیاد. [ رَ ع ِ ن ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ بن سفیان بن ناشب عبسی . یکی از بزرگان و نوابغو شجاعان دوران جاهلیت عرب بود. او را کامل نیز می گفتند. او شاعر بود و پیش نعمان بن منذر رفت . در حدود سال 30 پیش از هجرت درگذشت . (از اعلام زرکلی ). و رجوع به عقدالفرید فهرست ج 6، عیون الاخبار ج 4 ص 65، البیان و التبیین ج 2 ص 242 و جهانگشای جوینی ج 2 ص 239 شود.