(مصدر ) دچار ویار گردیدن .
ویار کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ویار کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ویار شدن. هوس کردن زن آبستن خوردن چیزهای مخصوص را از غذا و غیر آن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
دانشنامه عمومی
هایپرمزیزگراویداروم
جدول کلمات
تاسیدن
کلمات دیگر: