متوضح. [ م ُ ت َ وَض ْ ض ِ ] ( ع ص ) پیدا و آشکار. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). واضح و پیدا و نمایان و آشکار. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به توضح شود. || آنکه در راه ظاهر و آشکار گردد.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آنکه به راه روشن و میانه رود. || آنکه در جماعت و انبوه در نیاید. || شتر اندک سپید. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) تهیگاه. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
متوضح
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر: