کلمه جو
صفحه اصلی

یخده

دانشنامه عمومی

کم


پیشنهاد کاربران

یُخده ( یُخته ) - در لهجه اصفهانی -
کمی، اندکی، برخی، بعضی، تعدادی، مقداری، بخشی، حداقلی، کمینه، مینیمم ( minimum )
مثال: دادا یُخده از اون آب بیریز بوخورم >>> یعنی داداش یه کم از اون آب بریز بخورم

در گویش ترکی -
ندارم، نیست، موجود نمی باشد
مثال: گارداش ( قارداش ) پولوم یُخده >>> داداش پول ندارم


کلمات دیگر: