دشت بزرگ
لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
مختصات: ۳۲°۷′۱۰″ شمالی ۴۸°۵۵′۱۸″ شرقی / ۳۲٫۱۱۹۴۴°شمالی ۴۸٫۹۲۱۶۷°شرقی / 32.11944; 48.92167
روستای تاریخی دشت بزرگ که از روستاهای باستانی می باشد در ۱۷ کیلومتری شهرستان شوشتر و ۲۷ کیلومتری شهرستان گتوند واقع شده. بزرگان و ریش سفیدان روستا در مورد قدمت آن عقیده داشتند که برای ساختن شهر شوشتر از گچ حاصله از کوره های این روستا استفاده شده است. البته شاید این کلام مبالغه آمیز باشد اما وجود آثار باستانی دوره ساسانی در این روستا به خصوص (بند بهمن) بر روی آب شور و آسیاب های قدیمی آبی از جمله آسیابی که بر اساس فرسایش و سیل سال ۵۸ از زیر تپه ای قدیمی از خاک درآمده است و قبرستان های متعدد در فواصل مختلف در اطراف روستانشینان از دیرنگی و قدمت تاریخی دشت بزرگ نشان دارد. استاد احمد اقتداری در کتاب دیار شهریاران در وجه تسمیه این روستا می گوید: «دشت بزرگ نام آبادی نسبتاً بزرگی است که در منتهی الیه بلوک عقیلی در نزدیکی رودخانه ای که از کوهستان به طرف رود کارون جاری است قرار دارد». در کتاب جغرافیای ایران جلد ششم آمده است که: دشت بزرگ دهی است از دهستان عقیلی بخش شوشتر که بیش از ۱۱۰۰ سکنه دارد. این تعداد در آن زمان نشان از یک روستای با عظمت دارد.مکان اولیهٔ دشت بزرگ در نزدیکی تنگ عقیلی بوده که آثار زیادی از دوره های هخامنشی و ساسانی در این مکان وجود دارد؛ که نیاز به توجه مسئولین میراث فرهنگی استان خوزستان و کشور را دارد. آثاری که بر اثر بی توجهی و حفاری غیرمجاز رو به نابودی است.این روستا در مختصات جغرافیایی ۴۸:۵۵ درجه طول شرقی و ۳۲:۰۷ درجه عرض شمالی در ارتفاع ۷۰ متر از سطح دریا واقع است.
----وب سایت :http://www.dashtebozorg.ir
روستای تاریخی دشت بزرگ که از روستاهای باستانی می باشد در ۱۷ کیلومتری شهرستان شوشتر و ۲۷ کیلومتری شهرستان گتوند واقع شده. بزرگان و ریش سفیدان روستا در مورد قدمت آن عقیده داشتند که برای ساختن شهر شوشتر از گچ حاصله از کوره های این روستا استفاده شده است. البته شاید این کلام مبالغه آمیز باشد اما وجود آثار باستانی دوره ساسانی در این روستا به خصوص (بند بهمن) بر روی آب شور و آسیاب های قدیمی آبی از جمله آسیابی که بر اساس فرسایش و سیل سال ۵۸ از زیر تپه ای قدیمی از خاک درآمده است و قبرستان های متعدد در فواصل مختلف در اطراف روستانشینان از دیرنگی و قدمت تاریخی دشت بزرگ نشان دارد. استاد احمد اقتداری در کتاب دیار شهریاران در وجه تسمیه این روستا می گوید: «دشت بزرگ نام آبادی نسبتاً بزرگی است که در منتهی الیه بلوک عقیلی در نزدیکی رودخانه ای که از کوهستان به طرف رود کارون جاری است قرار دارد». در کتاب جغرافیای ایران جلد ششم آمده است که: دشت بزرگ دهی است از دهستان عقیلی بخش شوشتر که بیش از ۱۱۰۰ سکنه دارد. این تعداد در آن زمان نشان از یک روستای با عظمت دارد.مکان اولیهٔ دشت بزرگ در نزدیکی تنگ عقیلی بوده که آثار زیادی از دوره های هخامنشی و ساسانی در این مکان وجود دارد؛ که نیاز به توجه مسئولین میراث فرهنگی استان خوزستان و کشور را دارد. آثاری که بر اثر بی توجهی و حفاری غیرمجاز رو به نابودی است.این روستا در مختصات جغرافیایی ۴۸:۵۵ درجه طول شرقی و ۳۲:۰۷ درجه عرض شمالی در ارتفاع ۷۰ متر از سطح دریا واقع است.
----وب سایت :http://www.dashtebozorg.ir
wiki: بخش عقیلی شهرستان گتوند در استان خوزستان ایران است
دشت بزرگ (آمریکا)،واقع در شمال مرکزی آمریکای شمالی که از تگزاس تا البرتا در کشور کانادا گسترش دارد
دشت بزرگ (آمریکا)،واقع در شمال مرکزی آمریکای شمالی که از تگزاس تا البرتا در کشور کانادا گسترش دارد
wiki: دهستان عقیلی جنوبی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۸۰۴ نفر (۱۶۸خانوار) بوده است.
wiki: دشت بزرگ (گتوند)
پیشنهاد کاربران
ازدست دادن امرالله خان عباسی را به خانواده ایشان
تسلیت می گوییم
حسین قلی خان کربلیوند
سنه ی ۱۴۰۰ خورشیدی
تسلیت می گوییم
حسین قلی خان کربلیوند
سنه ی ۱۴۰۰ خورشیدی
در باره دشت بزرگ خوب بازگو نکرده اند که از کدام طایفه بختیاری هستند وراجب مردمانشان واز کجا سرچشمه گرفته اند وبه لهجه انها کسانی که اطلاع تاریخی ندارند نباید چیزی از خود بنویسند ابن بطوطه در کتابس خواندم کاملا راجب طایفه وقوم دشت بزرگ بخوبی نوشته اند بخوانید وپیدا کنید فقط بگویم که دشت بزرگیها از ایل چهار لنگ هستند واکسرا به زبان عربی مسلط که ان هم ریشه تاریخی دارد وجدشان به عقیل برادر امام علی ( ع ) میرسد تا جایی که میدانم بخاطر همین ان سرزمین را عقیلی مینامند وبیشترین حکم رانی را دران منطقهبزرگان دشت بزرگ داشتند وووووو
سلام خوشحال شدم کار قشنگتان را دیدم اما برای دشت بزرگ این صحفه خیلی کوچک است .
ابعاد مختلف دشت بزرگ مثلا از نظر جغرافیایی ، ادبی، فرهنگی هنری، صنایع دستی ابنیه های تاریخی و هزاران مورد دیگر که خود مشه کتابها نوشت.
در پایان برای شما آرزوی موفقیت دارم پیروز و سربلند باشید.
می سازمت وطن اگر . . . .
ابعاد مختلف دشت بزرگ مثلا از نظر جغرافیایی ، ادبی، فرهنگی هنری، صنایع دستی ابنیه های تاریخی و هزاران مورد دیگر که خود مشه کتابها نوشت.
در پایان برای شما آرزوی موفقیت دارم پیروز و سربلند باشید.
می سازمت وطن اگر . . . .
یکی دیگر از طایفه های دشت بزرگ طایفه کریم پسر محمود است اولاد محمود:کریم ومش رضا
اولاد کریم:رحیم، ادل، محمدعلی، احمدبا فامیلی احمدی
اولاد مش رضا:مصطفی، مرتضی بافامیلی حبیب زاده
که به زبان بختیاری صحبت می کنند
اولاد کریم:رحیم، ادل، محمدعلی، احمدبا فامیلی احمدی
اولاد مش رضا:مصطفی، مرتضی بافامیلی حبیب زاده
که به زبان بختیاری صحبت می کنند
من آرش زیلایی از کهگیلویه هستم وشجره نامه من به قرار زیر است زلا/رستم وکربعلی/پسران رستم محمدوعلی/محمد/فرهاد/فرامرز/زیلا/بهزاد/آرش/کهطبق گفته های آقای کربلی من از اولاد بزرگ خان هستم
آقای زیلایی به طایفه کربلیوند خوش آمدی
در روزگاران قدیم فردی به نام بزرگ خان که برادر جمال خان دشتستانی معروف به جمال خان گپ بوده به منطقه عقیلی آمده و روستای دشت بزرگ را بوجود آورده که بعدها به دشت بزرگ معروف شدمردمان این روستا به زبان بختیاری صحبت می کنند این مردمان از دیرباز همانند دیگر بختیاریان اهل گله داری و زراعت بوده اند وله همین خاطر در سرتاسر منطقه بختیاری پراکنده شده اند وحتی در مناطق دیگر مثل کرمانشاه و کردستان و لرستان که برای همه ی بختیاری ها چنین اتفاقی افتاده که مثال امروزیش مهاجرت ایرانیان به کشور های خارجی برای تحصیل و زندگی وکیل درآمد وغیره است
در روزگاران قدیم فردی به نام بزرگ خان دشتستانی برادر جمال خان دشتستانی معروف به جمال خان گپ به منطقه عقیلی آمد واین روستا را بوجود آورد که بعدها به دشت بزرگ معروف شد مردم این روستا به زبان بختیاری صحبت می کنند و همانند دیگر بختیاریان به گله داری و زراعت مشغول هستند که به مرور زمان در سرتاسر مناطق بختیاری ساکن شده اند مانند خوزستان و چهارمحال ولرستان وقسمتهایی از اصفهان و کرمانشاه و کردستان وغیره که آن هم بر اثر وصلت هایی بوده است که صورت می گرفته که نمونه کوچکش در دشت بزرگ است که هم ترک بختیاری هم لر بختیاری هم عرب بختیاری وهم سید بختیاری هم کرد بختیاری دارد و همگی به زبان بختیاری صحبت می کنند که این طوایف به مرور زمان وصلت هوایی که کرده اند به دشت بزرگ آمده اند ودرکنارهم زندگی کرده اند هم اکنون دشت بزرگی ها در سرتاسر ایران اسلامی و حتی کشورهای خارجی واروپایی و امریکایی و دیگر نقاط جهان پراکنده شده اند واین از روی گفته ها وشجره نامه ها گویا است
در روزگاران قدیم فردی به نام بزرگ خان دشتستانی برادر جمال خان دشتستانی معروف به جمال خان گپ به منطقه عقیلی آمد واین روستا را بوجود آورد که بعدها به دشت بزرگ معروف شد مردم این روستا به زبان بختیاری صحبت می کنند وهما تند دیگر بختیاریان به گله داری وزارعت مشغول هستند که به مرور زمان در سرتاسر مناطق بختیاری ساکن شده اند مانند خوزستان و چهار محال ولرستان وقسمت هایی از اصفهان و کرمانشاه و کردستان وغیره که آن هم بر اثر وصلت هایی بوده است که صورت می گرفته که نمونه کوچکش در دشت بزرگ است که هم ترک بختیاری هم لر بختیاری هم عرب بختیاری هم سید بختیاری هم کرد بختیاری وهمگی به زبان بختیاری صحبت می کنند که این طوایف به مرور زمان وصلت هایی که کرده اند به دشت بزرگ آمده اند پدر کنار هم زندگی کرده اند هم اکنون دشت بزرگی ها در سرتاسر ایران اسلامی وحتی کشورهای خارجی واروپایی وامریکایی ودیگر نقاط جهان پراکنده شده اند واین از روی گفته ها وشجره نامه ها گویا است
اولاد بزرگ خان :کربلیوند، کربلی، صفرنژاد، آشنا، دشت بزرگ وغیره که در گذشته اجدادشان در دشت بزرگ زندگی کرده اند
اولاد حسن صفر از نسل بزرگ خان:رضا تفنگی، غلام ژاندارم، کاکربلی، کل حسین
یکی دیگر از طایفه های دشت بزرگ اولاد مولا قاسم هستند که بعد از اولاد بزرگ خان قدیمی ترین طایفه محسوب می شوند که شجره نامه آنها تا جایی که بلدیم به قرار زیر است
جد مولا قاسم مسیب پسر نصیر است
مولا قاسم :مولافرج الله وغیره
مولا فرج الله :مولا نعمت وغیره
مولا نعمت :آخوند مولا حسن وکارضا
آخوند مولا حسن :مولا حسین وغیره
مولا حسین :مولا مراد وغیره
مولا مراد:مولاخیرالله وغیره
مولا خیرالله:کل اکبر، مش اصغر، مولا عبدالله
اولاد کارضا:کل عباس، جعفر، حسن
اولاد کل عباس:یدالله، اسد، مجید، علیدادبا فامیلی عباسی
اولاد جعفر:کریم، محمد، رجب بافامیلی جعفری
اولاد حسن پسرکارضا:امیر، حسین
اولاد امیر:رزاق، احمد، غلام
اولاد یدالله عباسی:قاسم، امرالله، اسحاق
اولادمش اصغر با فامیلی مراد حسینی:محمدعلی، محمدرضا، رضا، صالح، فبض الله، هرمز، فاضل
اولاد کل اکبر مراد حسینی:غفور، حسن
اولاد غفور:علی، ولی، مهدی
اولاد حسن مراد حسینی:موسی
این طایفه به زبان بختیاری صحبت می کنند وزمان های قدیم در سرزمین بختیاری زندگی کرده اند آنها مردمان با
خدا پاهل دیانت بوده اند وبه همین خاطر بیشتر اجداد آنها را مولا ختاب می کنند آنها از زمانهای قدیم همانند دیگر بختیاریان اهل الاق وقشلاق بوده اند وهم اکنون در سراسر منطقه بختیاری و دیگر مناطق کشور پراکنده شده اند
در پایان این شجره نامه کاستی های دارداما اجدادشان به همین نام بوده انداین شجره نامه را با شجره نامه خودمقایسه کنید واگر خورد فامیلی واسم شهرتان به همراه شجره نامه تان را بنویسد
اولاد مولا قاسم:مرادحسینی، جعفری، عباسی وغیره
مولا عبدالله پسر مولا خیرالله:پسری نداشته
جد مولا قاسم مسیب پسر نصیر است
مولا قاسم :مولافرج الله وغیره
مولا فرج الله :مولا نعمت وغیره
مولا نعمت :آخوند مولا حسن وکارضا
آخوند مولا حسن :مولا حسین وغیره
مولا حسین :مولا مراد وغیره
مولا مراد:مولاخیرالله وغیره
مولا خیرالله:کل اکبر، مش اصغر، مولا عبدالله
اولاد کارضا:کل عباس، جعفر، حسن
اولاد کل عباس:یدالله، اسد، مجید، علیدادبا فامیلی عباسی
اولاد جعفر:کریم، محمد، رجب بافامیلی جعفری
اولاد حسن پسرکارضا:امیر، حسین
اولاد امیر:رزاق، احمد، غلام
اولاد یدالله عباسی:قاسم، امرالله، اسحاق
اولادمش اصغر با فامیلی مراد حسینی:محمدعلی، محمدرضا، رضا، صالح، فبض الله، هرمز، فاضل
اولاد کل اکبر مراد حسینی:غفور، حسن
اولاد غفور:علی، ولی، مهدی
اولاد حسن مراد حسینی:موسی
این طایفه به زبان بختیاری صحبت می کنند وزمان های قدیم در سرزمین بختیاری زندگی کرده اند آنها مردمان با
خدا پاهل دیانت بوده اند وبه همین خاطر بیشتر اجداد آنها را مولا ختاب می کنند آنها از زمانهای قدیم همانند دیگر بختیاریان اهل الاق وقشلاق بوده اند وهم اکنون در سراسر منطقه بختیاری و دیگر مناطق کشور پراکنده شده اند
در پایان این شجره نامه کاستی های دارداما اجدادشان به همین نام بوده انداین شجره نامه را با شجره نامه خودمقایسه کنید واگر خورد فامیلی واسم شهرتان به همراه شجره نامه تان را بنویسد
اولاد مولا قاسم:مرادحسینی، جعفری، عباسی وغیره
مولا عبدالله پسر مولا خیرالله:پسری نداشته
اولاد مولا قاسم :مراد حسینی، عباسی، جعفری وغیره
اولاد مولا قاسم:اولاد مولا خیرالله:مولامراد
اولادمولا مراد:حسین
اولاد حسین:کل اکبر، مش اصغر، مولا عبدالله
اولادمولا مراد:حسین
اولاد حسین:کل اکبر، مش اصغر، مولا عبدالله
در روز گاران قدیم روستای دشت بزرگ آن طرف رودخانه کارون وسمت کوشکک بوده که درکنار این روستا قلعه ای به نام بابا کوهی ( بوکوهی ) وجود داشته که این مردم دران قلعه زندگی می کرده اندوازآن جایی که زمین های کشاورزی آنها این رود کارون بوده و ناچار بوده اند هرروز رودخانه را عبور کنند به این طرف رود کارون ومحل کنونی
روستای دشت بزرگ نقل مکان کردند که گورستان های قدیمی آن طرف رود کارون سمت کوشکک وجود دارد و وجود امام زادهای متعدد در این روستا نشانه ی قدمت آن می باشدمثل شاه چراغ، علی، عباس، مغملی که این امام زاده از در زمین های کشاورزی واقع هستند
روستای دشت بزرگ نقل مکان کردند که گورستان های قدیمی آن طرف رود کارون سمت کوشکک وجود دارد و وجود امام زادهای متعدد در این روستا نشانه ی قدمت آن می باشدمثل شاه چراغ، علی، عباس، مغملی که این امام زاده از در زمین های کشاورزی واقع هستند
اولاد مولا قاسم اصالطا طبق گفته ها عرب پاها عراق بوده اند
اولاد کریم ومش رضا پسر ان محمود اصالطا ترک از طایفه گندزلو افشار هستندکه روستای گندزلوهادر ون کنار بوده
است
است
سیدعلی دشت بزرگ عبارتند از:حسینی، موسوی، طلقری، مرعشی وغیره
جد مولا قاسم :مسیب پسر نسیر اهل منطقه ای در عراق عرب به همین نام معروف است بوده که امروزه به جرسله مسیب معروف است که این محله در شهر بصره عراق واقع است
مکان های دیدنی دشت بزرگ :امام زاده علی، امام زاده عباس، امام زاده شاه چراغ، امام زاده مقملی، رود خانه سور، رودخانه کارون وکوهای مشرف به روستا، قبرستان قدیمی ، خانه های قدیمی و زمین های کشاورزی
سرزمینی که جدم بزرگ خان آن را بنا نهاد
کدوم احمقی بت گفته اولاد ملا قاسم عربن. . . اول خوب تحقیق کن بعد مطلب بنویس. . در ضمن فارسیو برو خوب یاد بگیر
بختیاری درسته نه اونی که نوشتی
مولا قاسم ماهی گیر بوده و ما چوپان بودیم پس طیوری خودتی
ما قصد بی احترامی نداشتیم قاسم خان هم از ماست کسی که برای ما جنگید و اولاد او همیشه درکنار ما بودند
آنها از خانواده مادری ما بودند ودایی ها وخاله های ما بودند در سختی و خوشحالی از طرف حسین خان ازنسل کربلی خان از نسل بزرگ خان
آنها از خانواده مادری ما بودند ودایی ها وخاله های ما بودند در سختی و خوشحالی از طرف حسین خان ازنسل کربلی خان از نسل بزرگ خان
شجره نامه تمامی ایلات در دسترس میباشد بجز شجره نامه طائفه دشت بزرگ اصالت و طایفه بزرگ نامشخص است من دشت بزرگ هستم اما بعلت کمی اطلاعات ار شجره خود بی اطلاع هستم واین خیلی بد است لطفا اطلاعات برگذاری شود
آقای بختیاری شما شجره نامه خود را تا جایی که بلد هستی بنویس امید که شجره نامه شما پیدا شود
من از نسل مولا قاسم هستم از مسجد سلیمان و شجره نامه من به قرار زیر است /مولا قاسم /مولا فرج الله/مولا نعمت/حسن/علی/حسین/غفور/رضا/سعید/اولاد مولا قاسم:فرجی/نعمت زاده/علی پور
به دشت بزرگ خوش آمدی آقای فرجی 💖💖💖
اقای فرجی به دشت بزرگ خوش آمدی
اولاد مولا قاسم /قاسمی /فرجی/نعمتی/مرادی/عباسی/جعفری/قاسم نژاد/قاسمی پور/فرج پور/مراد حسینی/عباسیان/جعفریان/قاسم وند/خیراللهی/وغیره اولاد بزرگ خان/کربلی/زیلایی/کربلیوند/حسنوند/حسینوند/عبدی/آشنا/صفر نژاد/صفرپور/مولایی/مولاپور/عبداللهی/بدری پور/حبیبی پور/علی خانی/اسماعیلی/دشت بزرگ/وحید زاده/ وحیدی/زیلا وند/زیلا پور/کلبلی/کربلایی/ وغیره
به خونه خودت دشت بزرگ خوش آمدی آقای قاسمی
من به زبان شهر کردی صحبت می کنم وجدم مولا پسر کربعلی بوده آیا به این روستا طعلق دارم از روی لهجه می توان فهمید یا از روی شجر ه نامه لطف کنید توضیح دهید
در جواب فاطمه خانوم از شهر کرد باید بگم که آرزوی لهجه نمی توان فهمید ولی ازروی شجره نامه می توان فهمید زیرا در رابطه با لهجه که گفته شد باید بگم که عراب اززمان های دور دوست داشتند در مناطق بختیاری زندگی کنند که نمونه آن عرب های نزدیک شوشتر ، عرب های کمری، عرب های لرستان، عرب های کردستان وغیره است که زبان آن منطقه خاص خود را یاد گرفته اند وصحبت می کنند پس تنها راه فهمیدن اصالط یک فرد شجره نامه ودااستان های خانوادگی در مورد کوچ ومحل چراگاها و بزرگان آن طایفه است که نشان دهنده اصالط آن فرد می شود نه صرفاً لهجه چون هر زبان لهجه برای هر فرد یاد گرفتنی است که نمونه آن مثلاً در شوشتر خیلی از عرب ها بختیاری را خوب یاد گرفته وصحبت می کنند و همچنین در اهواز بختیاری هایی وجود دارند که بعضی از ۴۰یا۵۰یا۶۰سال به آنجا برای کار مهاجرت کرده اند وبه زبان عربی مسلط شده اند ولی آن چیزی که مهم است شجره نامه ودااستان های خانوادگی است
یکی دیگر از مهاجرت های اعراب درگیری خانوادگی است که آن فرد مورد نظر از ترس جان خود ش که کشته نشود از خانواده خود جدا می شده و به مناطق دیگر مثل لرستان و بختیاری مهاجرت می کرده این فرد هویت خود را انکار وخودرابه یکی از طایفه های لر و بختیاری نسبت می دادند که خانواده پیدایش نکنند حتی سیدها هم این گونه بوده اند مثلاً اگر سید علی بوده می گفته اسم من علی است وسید بودن خود را انکار می کرده تا خلفای عباسی و اموی اورا شناسایی نکنند که امروزه بعضی از افراد وقتی به دنبال شجره نامه خود می روند می فهمند که سادات هستند این اتفاق برای لرها هم بوده است مثلاً لری مرتکب قتل می شده و از ترس جان خود به منطقه دیگری می رفته وهویت وزبان آن منطقه را برمی گزیده است
سلام آقای کربلی من از اولاد مولا قاسم هستم و پسر امرالله پسر یدالله. . اولاد مولا قاسم برای اموزش و تدریس علم فقه بیشتر در عراق عرب سکونت داشتند ولی در اصل از طایفه بهداروند هستند توی منابع هم بخوبی جغرافیای منجزی مشهوده
سلام آقای کربلی من از اولاد صفر پسر مولا واز شاخه بدر هستم من اهل چهار محال هستم ودر شهر بروجن یکجا نشین شده ایم که پس از بررسی هایی که کردم واطلاعاتی که شما داده بودید فهمیدم یکی از مناطقی که بختیاری ها در آن قشلا ق می کرده اند منطقه عقیلی بوده واز آن جایی که در زمان قدیم فقط روستای دشت بزرگ در آن منطقه بوده وبعدها روستا های دیگر در کنر این روستا به وجود آمده اند پس من هم مطلق به این روستای تاریخی هستم
من اهل رودبار هستم پدر زمان قدیم از شوشتر به اینجا نقل مکان کرده ایم وار اولاد مولا قاسم وازشاخه مولانعمت هستم لطفاً راهنمایی کنید
دختر صفر پسر مولا /اسمش گلستان ( گلسون ) بوده/صفر همریش جعفر قلی خان از اولاد حیدر خان پاپی بوده
great plain
A village in Aghili area near shushtar city
This village used to consist of two children
There was a group of the great descendants of
khan and a group of the descendants of Mawla
Qasim
on the day of Garan Qadim Bozorg khan
Dashtestani , the brother of Jamal khan
Dashtestani came to Bakhtiari region and
created this village which later became known
as Dasht - e Bozorg
The descendants of mawla Qasim also moved
to the Great plain shortly after Arab Iraq
Halichi is located in Basra and is a
neighborhood in Iraq of the same name
There is what is called a catastrophic
catastrophe
The children lived next to the great sons of
khan and spent the summer and winter with
them and were scattered throughout the
Bakhtiari land, even in other parts of Iran such
as Lorestan, kohgiluyeh , chaharmahal
Bakhtiari, parts of Iasfahan, kurdistan, etc
A village in Aghili area near shushtar city
This village used to consist of two children
There was a group of the great descendants of
khan and a group of the descendants of Mawla
Qasim
on the day of Garan Qadim Bozorg khan
Dashtestani , the brother of Jamal khan
Dashtestani came to Bakhtiari region and
created this village which later became known
as Dasht - e Bozorg
The descendants of mawla Qasim also moved
to the Great plain shortly after Arab Iraq
Halichi is located in Basra and is a
neighborhood in Iraq of the same name
There is what is called a catastrophic
catastrophe
The children lived next to the great sons of
khan and spent the summer and winter with
them and were scattered throughout the
Bakhtiari land, even in other parts of Iran such
as Lorestan, kohgiluyeh , chaharmahal
Bakhtiari, parts of Iasfahan, kurdistan, etc
The children of mawla Qasim are our mother
family and have always lived with us
they have always been with us in our jous and
sorrows
waqasem khan fought with us
family and have always lived with us
they have always been with us in our jous and
sorrows
waqasem khan fought with us
سهل عظیم
قریـة فی منطقة اغیلی بالقرب من مدینه ششتار
کانت هــده القریة تتکون من طفلین
مجموعة من ابناء بوزورغ خان ومجموعةمن ابناء مولا قاسم
قریـة فی منطقة اغیلی بالقرب من مدینه ششتار
کانت هــده القریة تتکون من طفلین
مجموعة من ابناء بوزورغ خان ومجموعةمن ابناء مولا قاسم
شجره نامه طایفه کربلیوند به طور خلاصه
جمال خان جدکربعلی اول
زیلا ( زلا )
کربعلی دوم
مولا
صفر
حسن
رضا
یدالله
محمد
جمال
ما بختیاری هستیم وجودمان جمال خان هستش
جمال خان جدکربعلی اول
زیلا ( زلا )
کربعلی دوم
مولا
صفر
حسن
رضا
یدالله
محمد
جمال
ما بختیاری هستیم وجودمان جمال خان هستش
ما بختیاری هستیم شجره قاسم خان به طور خلاصه
قاسم خان
فرج الله خان
نعمت خان
مراد خان
حسین خان
خیرالله خان
رضا خان
عباس خان
یدالله خان
قاسم خان
امید خان
قاسم خان
فرج الله خان
نعمت خان
مراد خان
حسین خان
خیرالله خان
رضا خان
عباس خان
یدالله خان
قاسم خان
امید خان
ما بختیاری هستیم
شجره نامه طایفه کربلیوندبه طورخلاصه
جمال خان جدکربعلی خان
کربعلی خان
زیلا خان
کربعلی خان
مولا خان
صفر خان
حسن خان
رضا خان
محمدخان
جمال خان
شجره نامه طایفه کربلیوندبه طورخلاصه
جمال خان جدکربعلی خان
کربعلی خان
زیلا خان
کربعلی خان
مولا خان
صفر خان
حسن خان
رضا خان
محمدخان
جمال خان
با سلام به جناب کربلی.
ما از طایفه دشت بزرگ اهواز هستیم. طبق سوال از بزرگان، پسران زیلا. محمد صادق و محمد جعفر هستن. که سر ریشه ما هستن. ممنون میشم اگر راهنمایی کنید و شماره تماس از شما خواستم
ما از طایفه دشت بزرگ اهواز هستیم. طبق سوال از بزرگان، پسران زیلا. محمد صادق و محمد جعفر هستن. که سر ریشه ما هستن. ممنون میشم اگر راهنمایی کنید و شماره تماس از شما خواستم
زبان دشت بزرگی /زَوون دَزُرگی دشت بزرگ/دَی زُرگی دیندا/به دنبال دینداش/به دنبالش
اُ/آب هونٍ/خانه بُسُر/نوعی پیاز کوهی که همراه باغزا می خورند
نون/نان هُش/حیاط کَم قوٍ/کم قدرت
دا/مادر خُسی/پدرزن یا مادرزن بٍرارمیره/برادرزن بٍرارزینه/برادرزن
بُ/بَ او/پدر اَمشُ/امشب
زینه/زن آقا/تاته/عامو هُلو/دایی آقایل/عاموها هُلوگَل/دایی ها
میره/شوهر ایما/ماها گوسٍند/گوسفَند گا/گاو گایَل/گاوها گَ اوگَل/برادرها دَییگَل/خواهرها
گَ او/برادر ایخُم/می خام نی خُم/نمی خام سٌ/سوخت ایسوسٍ/می سوزه
دَیی/خواهر ایا/میاد نیا/نمیاد گوی/گفتن چی گوی/چی میگی خوی/خاستن چی خوی/چی می خای
نَنه/مادر بزرگ بُزگَل/بُزها دی/دیه/دیگه دی بٍلٌم/دیگه ولم کن هٌض/هُض آب جو/جویبار/رودخانه
باوا/پدربزرگ دُلو/پیرزن دُدٍ/دُدَر/دختر کُرگَل/پسرها جَر/دعوا مَر/مگر
خاله ایرم/میرم ایخُسُم/می خابم هُ/هُن/هان مَنی/مثل اینکه
عَمه دَرف/ظرف دَرفا/ظرفا سیت/برایت پُدَن/پختن اُمَم/فرض می کنیم نَ اُمَ/نیومد
نَهاتَر/زودتر خوی / می خای عربُن/عربها لُرُن/لرها تُرکُن/ترکها سیدُن/سیدها نَتَری/نمی تونی
دیرتر/دورتر تری/می تونی گوَر/گوساله /بچه گاو وَرگَشتی/برگشتی دَمُن دیه/یکم دیگه ایرَنی/می خارونی
ایسُ/حالا بیُ/بیا خُم /می خام مُ/من اُتارٍ/ستاره بٍگٍر/بگیر خَوَردن/خُردن سُیی/سابیدن
اوسُ/بعداٌ
صُوٍ/فردا
پَس صُوٍ/پس فردا
دوش/دیروز
دوش صٌب/دیروز صحب
دوش پَریگ/پریروز
رود/بچه
رو/رودخانه
اَفتُ/آفتاب
زون/زبان
شُ/شب
پَلی/پهلو
بُیی/ماهیچه
بُییام/ماهیچهام
نیام/نمیام
ایام/میام
ایره/میره
نیره/نمی ره
نَمیره/نمیرد
ایمیره/می میرد
خا/باشه
وَش/بش
وَشی ایگُم/بهش می گم
وَش نی گُم/بهش نمی گم
بٍلٍش/ولش کن
بٍلُم/ولم کن
نَنُم/نمی دونم
نَنی/نمی دونی
چٍنی/نمی دونی
چٍنُم/نمی دونم
سیچه/برای چه
سی/برای
سی یُ/برای این
سی هُ/برای او
ایشا/شماها
سی ایشا /برای شماها
هُنُ/آنها
سی هُنُ/برای آنها
ایان/میان
نیان/نمیان
اَر/اگر
اُ/آب هونٍ/خانه بُسُر/نوعی پیاز کوهی که همراه باغزا می خورند
نون/نان هُش/حیاط کَم قوٍ/کم قدرت
دا/مادر خُسی/پدرزن یا مادرزن بٍرارمیره/برادرزن بٍرارزینه/برادرزن
بُ/بَ او/پدر اَمشُ/امشب
زینه/زن آقا/تاته/عامو هُلو/دایی آقایل/عاموها هُلوگَل/دایی ها
میره/شوهر ایما/ماها گوسٍند/گوسفَند گا/گاو گایَل/گاوها گَ اوگَل/برادرها دَییگَل/خواهرها
گَ او/برادر ایخُم/می خام نی خُم/نمی خام سٌ/سوخت ایسوسٍ/می سوزه
دَیی/خواهر ایا/میاد نیا/نمیاد گوی/گفتن چی گوی/چی میگی خوی/خاستن چی خوی/چی می خای
نَنه/مادر بزرگ بُزگَل/بُزها دی/دیه/دیگه دی بٍلٌم/دیگه ولم کن هٌض/هُض آب جو/جویبار/رودخانه
باوا/پدربزرگ دُلو/پیرزن دُدٍ/دُدَر/دختر کُرگَل/پسرها جَر/دعوا مَر/مگر
خاله ایرم/میرم ایخُسُم/می خابم هُ/هُن/هان مَنی/مثل اینکه
عَمه دَرف/ظرف دَرفا/ظرفا سیت/برایت پُدَن/پختن اُمَم/فرض می کنیم نَ اُمَ/نیومد
نَهاتَر/زودتر خوی / می خای عربُن/عربها لُرُن/لرها تُرکُن/ترکها سیدُن/سیدها نَتَری/نمی تونی
دیرتر/دورتر تری/می تونی گوَر/گوساله /بچه گاو وَرگَشتی/برگشتی دَمُن دیه/یکم دیگه ایرَنی/می خارونی
ایسُ/حالا بیُ/بیا خُم /می خام مُ/من اُتارٍ/ستاره بٍگٍر/بگیر خَوَردن/خُردن سُیی/سابیدن
اوسُ/بعداٌ
صُوٍ/فردا
پَس صُوٍ/پس فردا
دوش/دیروز
دوش صٌب/دیروز صحب
دوش پَریگ/پریروز
رود/بچه
رو/رودخانه
اَفتُ/آفتاب
زون/زبان
شُ/شب
پَلی/پهلو
بُیی/ماهیچه
بُییام/ماهیچهام
نیام/نمیام
ایام/میام
ایره/میره
نیره/نمی ره
نَمیره/نمیرد
ایمیره/می میرد
خا/باشه
وَش/بش
وَشی ایگُم/بهش می گم
وَش نی گُم/بهش نمی گم
بٍلٍش/ولش کن
بٍلُم/ولم کن
نَنُم/نمی دونم
نَنی/نمی دونی
چٍنی/نمی دونی
چٍنُم/نمی دونم
سیچه/برای چه
سی/برای
سی یُ/برای این
سی هُ/برای او
ایشا/شماها
سی ایشا /برای شماها
هُنُ/آنها
سی هُنُ/برای آنها
ایان/میان
نیان/نمیان
اَر/اگر
جمله هایی به زبان دش ت بزرگی
چ وَشُنی گُ/چی بهشون می گه
چ اَشُن ایخُ/چی ازشون می خاد
چ وا کُنُم/چکار بایدبکنم
چ اُبیده/چی شده
چ وَتُنی گُ/چی بهتون می گه
چ وٍسَرٍشُن رَ/چی به سرشون رفت
چ کٍردی/چی کردی
مَر ایسُ نیا /مگه الان نمی یاد
مَر ایبوٍ/مگه می شه
پَ ایسُ سیچه ایقُتُنٍ/پس حالا چرا قُر می زنه
پَ دیه وا می ریم/پس دیگه باید بمیریم
پَ رَدیٍ کُیٍ/پس رفتی کجا
پَ نَوا وَش گوی/پس نباید بهش بگی
پَ اسُ سیچٍ ایقُتُنی/پس چرا حالا قُرمیزنی
رُبیارٍش وَتی گُم/برو بیارش بهت می گم
گُسنه ای مُردُم یٍ قَل نونی وَم بدٍ/گشنگی مردم یقل نون بهم بده
اَرراسی گوی بیُ یُنٍ بُلَن کُن بینُم/اگرراست می گی بیا این را بلند کن ببینم
اَر تَرسٍ بوی هم خوٍیُ هم هی/اگربتونی هم خوبه این هم هست
دُبٍلٍش نَتَرُم ایسُ رَم/دیگه ول کن نمی تونم الان برم
سی یُ ایگُ نَ سی خُم/برای این میگه نه برای خودم
هَرچی دٍلٍتی خُ بنویس/هرچی دلت می خاد بنویس
ایقٍلوک غَزا ایوَنٍ ایگُ بُخُوَرش /مقدارکمی غزا می زاره می گه بخورش
پَ ایسُ سیچه جَری کٍشی/پس حالا برای دعوا می کنی
مُ خُ کاری وَت نَداشتُمٍ/من خوب کاری بهات نداشتم
هٍی سی خُوش ایرٍ وُ ایا/هی برای خودش می ره ومی یاد
مُ هَم نَنُم دیٍ چٍ وا وَش گُم/من هم نمی دونم دیگه چی باید بهش بگم
وٍلٍش کُن رٍ مَردیٍ نَتَرٍ یا /ولش کن بره مگه دیگه نمی تونه بیاد
یا ایا یا نیا /یا میاد یا نمیاد
مُ هَم ایرَم ایگٍرُم ایخُسُم/من هم می رم می گیرم می خابم
هٍی فَتٍلا چی کُنی /هی فتح الله چکار می کنی
مَنی اُمَدیٍ ایچُ/مثل اینکه اومدی اینجا
مَنی رَدیٍ دیر/مثل اینکه رفتی دور
واسادیٍ دیر بیُ نَهاتَر واس/وایسی دی دور بیانزدیکتربایست
کَم ریی مَکُن /کم رویی نکن
کُشُِمٍت /می کشمت
اَرتَری بیُ بُکُشٍش /اگر می تونی بیا بکشش
دیٍ چ وٍل وُوی هم کٍ ایگوی/دیگه چی پرت وپلا هم که می گی
چ وَشُنی گُ/چی بهشون می گه
چ اَشُن ایخُ/چی ازشون می خاد
چ وا کُنُم/چکار بایدبکنم
چ اُبیده/چی شده
چ وَتُنی گُ/چی بهتون می گه
چ وٍسَرٍشُن رَ/چی به سرشون رفت
چ کٍردی/چی کردی
مَر ایسُ نیا /مگه الان نمی یاد
مَر ایبوٍ/مگه می شه
پَ ایسُ سیچه ایقُتُنٍ/پس حالا چرا قُر می زنه
پَ دیه وا می ریم/پس دیگه باید بمیریم
پَ رَدیٍ کُیٍ/پس رفتی کجا
پَ نَوا وَش گوی/پس نباید بهش بگی
پَ اسُ سیچٍ ایقُتُنی/پس چرا حالا قُرمیزنی
رُبیارٍش وَتی گُم/برو بیارش بهت می گم
گُسنه ای مُردُم یٍ قَل نونی وَم بدٍ/گشنگی مردم یقل نون بهم بده
اَرراسی گوی بیُ یُنٍ بُلَن کُن بینُم/اگرراست می گی بیا این را بلند کن ببینم
اَر تَرسٍ بوی هم خوٍیُ هم هی/اگربتونی هم خوبه این هم هست
دُبٍلٍش نَتَرُم ایسُ رَم/دیگه ول کن نمی تونم الان برم
سی یُ ایگُ نَ سی خُم/برای این میگه نه برای خودم
هَرچی دٍلٍتی خُ بنویس/هرچی دلت می خاد بنویس
ایقٍلوک غَزا ایوَنٍ ایگُ بُخُوَرش /مقدارکمی غزا می زاره می گه بخورش
پَ ایسُ سیچه جَری کٍشی/پس حالا برای دعوا می کنی
مُ خُ کاری وَت نَداشتُمٍ/من خوب کاری بهات نداشتم
هٍی سی خُوش ایرٍ وُ ایا/هی برای خودش می ره ومی یاد
مُ هَم نَنُم دیٍ چٍ وا وَش گُم/من هم نمی دونم دیگه چی باید بهش بگم
وٍلٍش کُن رٍ مَردیٍ نَتَرٍ یا /ولش کن بره مگه دیگه نمی تونه بیاد
یا ایا یا نیا /یا میاد یا نمیاد
مُ هَم ایرَم ایگٍرُم ایخُسُم/من هم می رم می گیرم می خابم
هٍی فَتٍلا چی کُنی /هی فتح الله چکار می کنی
مَنی اُمَدیٍ ایچُ/مثل اینکه اومدی اینجا
مَنی رَدیٍ دیر/مثل اینکه رفتی دور
واسادیٍ دیر بیُ نَهاتَر واس/وایسی دی دور بیانزدیکتربایست
کَم ریی مَکُن /کم رویی نکن
کُشُِمٍت /می کشمت
اَرتَری بیُ بُکُشٍش /اگر می تونی بیا بکشش
دیٍ چ وٍل وُوی هم کٍ ایگوی/دیگه چی پرت وپلا هم که می گی
جمله هایی به زبان دش ت بزرگی
اَ هُنُ بُخُوَر کٍ مُهیُن خُوَردن/از آن چیزهایی بخور که ما هی ها خوردن ومردن
دَرد بی دَرمُن تَعان /درد بی درمان تعان
حَلقٍ گٍلیات سیا بان/حلق وگلویت سیاه شود نوعی نفرین
تیر سٍ شُبٍ خُوَری ایشٍلا/تیر سه شعبه بخوری اینشا الله
جُلُ خَرُن چٍ کَ وَنی چٍ زَعفٍرُن/جلوی خرها وانسانهای نادان جه کاه بزاری چه زعفران برایشان یکی است چون فرقش را نمی دانند
ایسُ دیٍ دُزُ خیزیات ایُری ایچُ/حالا دیگه دزدی هات وکثیف کاری هات را میاری اینجا
اَ هُنُ بُخُوَر کٍ مُهیُن خُوَردن/از آن چیزهایی بخور که ما هی ها خوردن ومردن
دَرد بی دَرمُن تَعان /درد بی درمان تعان
حَلقٍ گٍلیات سیا بان/حلق وگلویت سیاه شود نوعی نفرین
تیر سٍ شُبٍ خُوَری ایشٍلا/تیر سه شعبه بخوری اینشا الله
جُلُ خَرُن چٍ کَ وَنی چٍ زَعفٍرُن/جلوی خرها وانسانهای نادان جه کاه بزاری چه زعفران برایشان یکی است چون فرقش را نمی دانند
ایسُ دیٍ دُزُ خیزیات ایُری ایچُ/حالا دیگه دزدی هات وکثیف کاری هات را میاری اینجا
یکی دیگر از طایفه هایی که اولاد بزرگ خان هستند سجادین ها هستند
جد این طایفه سجاد پسر عاموی کربعلی اول بوده
واز این جهت کربلیوند ها وسجادین ها پسر عامو بوده اند
سجادینها عبارتند از
سجادی ها ی شلیلی مثل مش حیر ومش مرتضی سجادی
محمدی های دشت بزرگ عبارتند از موسی محمدی واسکندر و منصور ومحمد از دشت بزرگ
بنده همین قدر از این طایفه اطلاع داشتم لطفا این طایفه خودشان شجره نامه دقیقشان را بنویسند
جد این طایفه سجاد پسر عاموی کربعلی اول بوده
واز این جهت کربلیوند ها وسجادین ها پسر عامو بوده اند
سجادینها عبارتند از
سجادی ها ی شلیلی مثل مش حیر ومش مرتضی سجادی
محمدی های دشت بزرگ عبارتند از موسی محمدی واسکندر و منصور ومحمد از دشت بزرگ
بنده همین قدر از این طایفه اطلاع داشتم لطفا این طایفه خودشان شجره نامه دقیقشان را بنویسند
کلمات دیگر: