در دانش فیزیک، تغییر لمب که نام آن از نامویلیس اوژن لمب، فیزیکدان آمریکایی (۱۹۱۳-۲۰۰۸) گرفته شده است، به اختلاف اندکی در میزان انرژی بین دو تراز انرژی 2S1/2 و 2P1/2 ازاتم هیدروژن در الکترودینامیک کوانتومی (QED) است. بنا بر معادله دیراک، اوربیتال های 2S1/2 و 2P1/2 باید انرژی یکسانی داشته باشند، اما برهم کنش میان الکترون و خلاء (که در معادله دیراک نادیده گرفته شده است) باعث تغییری اندک در میزان انرژی می شود که مقدارش برای 2S1/2 و 2P1/2 متفاوت است. لمب و رابرت رادرفورد این تغییر را در سال ۱۹۴۷ اندازه گرفتند و این اندازه گیری انگیزه ای برای بازبه هنجارسازی نظریه شد تا همه واگرایی ها را نیز دربربگیرد. این موضوع زمینه ساز پیدایش الکترودینامیک کوانتومی نوین توسطجولیان شوینگر،ریچارد فاینمن،ارنست اشتوکلبرگ وسین ایترو تومونوجا شد. لمب در سال ۱۹۵۵ به خاطر کشفیات مربوط به تغییر لمب، مفتخر به دریافتجایزه نوبل فیزیک شد
این روش ابتکاری برای نتیجه گیری تغییر در تراز الکترودینامیکی از نورشناسی کوانتومی گرفته شده است.
نوسان در میدان های الکتریکی و مغناطیسی مرتبط به خلاء الکترودینامیکی پتانسیل الکتریکی ناشی از هسته اتم را دچار اغتشاش می کند. این اغتشاش به نوسان در موقعیت الکترون می انجامد که تغییر در انرژی آن را توضیح می دهد. اختلاف در انرژی پتانسیل از رابطه زیر به دست می آید
از آنجا که نوسانات همسانگرد هستند،
این روش ابتکاری برای نتیجه گیری تغییر در تراز الکترودینامیکی از نورشناسی کوانتومی گرفته شده است.
نوسان در میدان های الکتریکی و مغناطیسی مرتبط به خلاء الکترودینامیکی پتانسیل الکتریکی ناشی از هسته اتم را دچار اغتشاش می کند. این اغتشاش به نوسان در موقعیت الکترون می انجامد که تغییر در انرژی آن را توضیح می دهد. اختلاف در انرژی پتانسیل از رابطه زیر به دست می آید
از آنجا که نوسانات همسانگرد هستند،
wiki: جابه جایی لمب