کلمه جو
صفحه اصلی

جاحر

لغت نامه دهخدا

جاحر. [ ح ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از جَحْر. پس مانده ای که رسیدن نتوانست. ( منتهی الارب ). المتخلّف الذی لم یلحق. ( اقرب الموارد ). || درآینده به سوراخ و نهان جای. ج ، جواحر. ( منتهی الارب ).

دانشنامه عمومی

جاحر (روستا). جمهره به عربی ( الَجمهَرة )، روستایی است در دهستان المُقَبَنَة از توابع استان حضرموت در کشور یمن در شبه جزیره عربستان.
الصنعانی، محمد بن یحیی بن عبدالله بن احمد، الیمانی. ، (اَلأنَباءَ عَن دُولةَ بَلقِیسَ وَ سَبأَ) ، منشورات دار الیمنیة للنشر والتوزیع، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۴ میلادی به (عربی).
جمعیت آن ( ۸۸ ) نفر ( ۶ خانوار) می باشد.


کلمات دیگر: