چاق و فربه کردن . شکم انباشتن .
چارپهلو کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چارپهلو کردن. [ پ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه است از چاق و فربه کردن. شکم انباشتن :
شکم ز خوان عطای تو چارپهلو کرد
اگر چه بود گرفتار جوع کلبی آز.
چارپهلو کند از خوان نوال تو شکم.
چارپهلو میکنی خود را از آب و نان چرا؟
شکم ز خوان عطای تو چارپهلو کرد
اگر چه بود گرفتار جوع کلبی آز.
ابن یمین.
حرص را گر چه بود علت جوع کلبی چارپهلو کند از خوان نوال تو شکم.
ابن یمین.
زود در گل می نشیند کشتی سنگین در آب چارپهلو میکنی خود را از آب و نان چرا؟
صائب.
کلمات دیگر: