<div class="boxBd">خارترنجبین. [ رِ ت َ رَ ج َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خاری که بر ترنجبین میباشد. ( آنندراج ). عاقول ، مَن رجوع به مَن و ترانگبین و ترنجبین شود : <br>چون خار ترنجبین در این عالم تلخ <br>نیشم بگذاشتند و نوشم بردند.<div class="au">مسیح کاشی ( از آنندراج ).</div></div>

خارترنجبین. [ رِ ت َ رَ ج َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خاری که بر ترنجبین میباشد. ( آنندراج ). عاقول ، مَن رجوع به مَن و ترانگبین و ترنجبین شود : چون خار ترنجبین در این عالم تلخ نیشم بگذاشتند و نوشم بردند. مسیح کاشی ( از آنندراج ).

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">خاریکه بر ترنجبین میباشد . عاقول</div>

خاریکه بر ترنجبین میباشد . عاقول

خار ترنجبین

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا