کلمه جو
صفحه اصلی

حارج

فرهنگ فارسی

موضعی است

لغت نامه دهخدا

حارج. [ رِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از حرج. || مرد گناهکار. ( منتهی الارب ).

حارج. [ رِ ] ( ع اِ ) موضعی است. ( منتهی الارب ).

حارج . [ رِ ] (ع اِ) موضعی است . (منتهی الارب ).


حارج . [ رِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حرج . || مرد گناهکار. (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: