کلمه جو
صفحه اصلی

چار خیابان

فرهنگ فارسی

میدانی که از شمال و جنوب و مشرق و مغرب آن خیابان ممتد باشد . محل تقاطع چهار خیابان که بر یکدیگر عمود باشند . میدانی که از چهار سمت بخیابان متصل است و از هر طرف آن خیابانی امتداد یافته است .

لغت نامه دهخدا

چارخیابان. ( اِ مرکب ) میدانی که از شمال و جنوب و مشرق و مغرب آن خیابان ممتد باشد. میدانی که از چهار سمت بخیابان متصل است و از هر طرف آن خیابانی امتداد یافته است. || محل تقاطع چهار خیابان که بر یکدیگر عمود باشند. آنجا که دو خیابان تقاطع کنند.


کلمات دیگر: