پنچالها
جاعره
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( جاعرة ) جاعرة. [ع ِ رَ ] ( ع اِ ) پنچالها. || حلقه کون. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || کون. ( منتهی الارب ). || آنجا که دنبال بر آن آید از اسب. آنجا که بیطار نشان کند. ج ، جواعر. ( مهذب الاسماء ).
جاعرة. [ع ِ رَ ] (ع اِ) پنچالها. || حلقه ٔ کون . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کون . (منتهی الارب ). || آنجا که دنبال بر آن آید از اسب . آنجا که بیطار نشان کند. ج ، جواعر. (مهذب الاسماء).
کلمات دیگر: