حاطه ا. [ طَ هُل ْ لاه ] ( ع جمله فعلیه دعایی ) خداوند او را نگاه دارد. حاطهم اﷲ؛ خداوند ایشان را نگاه دارد :
این لشکر منصور ترا حاطهم اﷲ
بر شه ره پیروزی پیوسته گذر باد.
حاطه اﷲ زو بیک احسان مفرد میرود.
بخدا گر رهشان سد سکندر گیرد.
این لشکر منصور ترا حاطهم اﷲ
بر شه ره پیروزی پیوسته گذر باد.
سیدحسن غزنوی.
هرچه رفته ست از عطیتهای ایشان تاکنون حاطه اﷲ زو بیک احسان مفرد میرود.
انوری.
لشکرت حاطهم اللَّه چو پی خصم روندبخدا گر رهشان سد سکندر گیرد.
ظهیر.