مترادف خاکه : پودر، نرمه، زغال ریزه، پودر زغال، خاکه زغال
خاکه
مترادف خاکه : پودر، نرمه، زغال ریزه، پودر زغال، خاکه زغال
فارسی به انگلیسی
dust, powder
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
پودر، نرمه
زغالریزه، پودر زغال، خاکهزغال
۱. پودر، نرمه
۲. زغالریزه، پودر زغال، خاکهزغال
فرهنگ فارسی
( اسم ) خاک مانند و نرم ساییده شده خاک. زغال خاک. قند .
وادیست از شهر عذره و در این محل جنگی اتفاق افتاده است .
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
خاکه . [ ک َ ] (اِخ ) وادیی است از شهر عُذره و در این محل جنگی اتفاق افتاده است . (از معجم البلدان ج 3).
خاکه . [ ک َ / ک ِ ] (اِ) در عرف عامیانه به خاک زغال اطلاق میشود. || بچه ٔ شِپِش . || این کلمه با کلماتی چون «اره » و «قند» و «زغال » و «مروارید» و «شپش » و «تنباکو» و «پِهِن » و «توتون » می آید که هرکدام از این ترکیبات علیحده ذکر خواهد شد.
خاکه . [ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنار رودخانه شهرستان گلپایگان واقع در 8 هزارگزی شمال خاوری گلپایگان . ناحیه ای است جلگه ای و گرمسیر ومالاریائی . دارای 78 تن سکنه که مذهبشان شیعه و زبانشان لری و فارسی است . آب آنجا از قنات و محصولاتش غلات و لبنیات و پنبه میباشد. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
خاکه. [ ک ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کنار رودخانه شهرستان گلپایگان واقع در 8 هزارگزی شمال خاوری گلپایگان. ناحیه ای است جلگه ای و گرمسیر ومالاریائی. دارای 78 تن سکنه که مذهبشان شیعه و زبانشان لری و فارسی است. آب آنجا از قنات و محصولاتش غلات و لبنیات و پنبه میباشد. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
خاکه. [ ک َ ] ( اِخ ) وادیی است از شهر عُذره و در این محل جنگی اتفاق افتاده است. ( از معجم البلدان ج 3 ).
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
این روستا در دهستان کناررودخانه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۷ نفر (۱۴خانوار) بوده است.
گویش مازنی
۱ذرات و غبار هر چیز – هر چیز خرد و ریز ۲برگ و سرشاخه های ریز ...