کلمه جو
صفحه اصلی

حذفی


مترادف حذفی : حذف شدنی، قابل حذف، حذف پذیر، حذف شده، انداختنی

فارسی به انگلیسی

knockout

مترادف و متضاد

omissive (صفت)
حذفی

حذفشدنی، قابلحذف، حذفپذیر، حذفشده، انداختنی


فرهنگ فارسی

دارای عنصری حذف‌شده


فرهنگستان زبان و ادب

{elliptical} [زبان شناسی] دارای عنصری حذف شده


کلمات دیگر: