کلمه جو
صفحه اصلی

چریدن در

فارسی به عربی

مرعی

مترادف و متضاد

pasturage (اسم)
مرتع، چراگاه، گیاه و علق قصیل، چریدن در

pasture (فعل)
چریدن، چراندن، تغذیه کردن، چرانیدن، چریدن در


کلمات دیگر: