trolley
چرخ دستی
فارسی به انگلیسی
go-cart, handcart, pushcart, spinning wheel, trolley, truck, wheelbarrow
فارسی به عربی
عربة الید
مترادف و متضاد
توده، چرخ دستی، چرخ دوره گردها، کوه یخ، زنبه، قطعه عظیم یخ، پشته، کوه، تپه، خاک کش، خنازیر، ماهور
چرخ دستی، چرخ خاک کشی
چرخ دستی
چرخ دستی، ارابه دستی
لغت نامه دهخدا
چرخ دستی. [ چ َ خ ِ دَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چرخ خیاطی. ماشین خیاطی که با دست بحرکت افتد. دستگاه خیاطی بدون پایه که چرخ آن را با دست حرکت دهند. رجوع به چرخ خیاطی شود.
کلمات دیگر: