چرند گفتن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
هراء
مترادف و متضاد
چرند گفتن
چرند گفتن، دراز نوشتن، نی یا فلوت ملایم زدن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) مطالب بیهوده بهم بافتن لاطایل گفتن .
یاوه گفتن . چرند و پرند گفتن
یاوه گفتن . چرند و پرند گفتن
لغت نامه دهخدا
چرند گفتن. [ چ َ رَ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) یاوه گفتن. چرند و پرند گفتن. پرت و پلا گفتن. حرف مفت زدن.هذیان گفتن. سخن بیهوده گفتن. چرت و پرت گفتن. رجوع به «چرند» و «چرندگوی » و «چرند و پرند گفتن » شود.
پیشنهاد کاربران
drool
آسمان و ریسمان را به هم بافتن
بی ربط گفتن
talk the hind leg ( s ) off a donkey=to talk a lot, especially about unimportant things
کلمات دیگر: