عمل و شغل دهقان
نوعی از زر مسکوک که در قدیم رایج بوده .
نوعی از زر مسکوک که در قدیم رایج بوده .
دهگانی . [ دِ ] (حامص مرکب ) دهقانی و زراعت و کشتکاری و دهکانی . (ناظم الاطباء). دهقانی و زراعت کردن . (برهان ) (از آنندراج ).
دهگانی . [ دَ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) نوعی از زر مسکوک که در قدیم رایج بوده . (از برهان ) (ناظم الاطباء). نوعی از زر بوده که در قدیم رواج داشته است . (از انجمن آرا) (آنندراج ).