طرماح عصر .
بزرگ نسب
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بزرگ نسب. [ ب ُ زُ ن َ س َ ] ( ص مرکب ) طرماح. عصر. ( منتهی الارب ). بزرگ نژاد. بزرگ زاده. با نسب عالی :
هوای صحبت آن ماهروی غالیه موی
هوای خدمت آن خواجه بزرگ نسب.
هوای صحبت آن ماهروی غالیه موی
هوای خدمت آن خواجه بزرگ نسب.
فرخی.
کلمات دیگر: