کلمه جو
صفحه اصلی

سیلی زن

فارسی به انگلیسی

whacker

فرهنگ فارسی

سیلی زننده

لغت نامه دهخدا

سیلی زن. [ زَ ] ( نف مرکب ) سیلی زننده :
گفت سیلی زن سوءالی میکنم
پس جوابم گوی و آنگه می زنم.
مولوی.


کلمات دیگر: