کلمه جو
صفحه اصلی

دهنقه

فرهنگ فارسی

لغتی است در دهمقه .

لغت نامه دهخدا

( دهنقة ) دهنقة. [ دَ ن َ ق َ ] ( ع مص ) لغتی است در دهمقة. ( ناظم الاطباء ). شکستن چیزی را و بریدن. ( ناظم الاطباء ). || نرم گردانیدن زه را. || نیک پختن و تنک و نرم گردانیدن طعام را با پختن. ( منتهی الارب ). و رجوع به دهمقة شود.

دهنقة. [ دَ ن َ ق َ ] (ع مص ) لغتی است در دهمقة. (ناظم الاطباء). شکستن چیزی را و بریدن . (ناظم الاطباء). || نرم گردانیدن زه را. || نیک پختن و تنک و نرم گردانیدن طعام را با پختن . (منتهی الارب ). و رجوع به دهمقة شود.



کلمات دیگر: