کفش . کفش و صندل
کوث
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کوث. [ ک َ ] ( ع اِ ) کفش. ( دهار ). کفش و صندل. ج ، اکواث. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). کفشی که به پا می پوشند. ( از اقرب الموارد ).
کوث. ( اِخ ) شهری است در یمن. ( از معجم البلدان ).
کوث. ( اِخ ) شهری است در یمن. ( از معجم البلدان ).
کوث . (اِخ ) شهری است در یمن . (از معجم البلدان ).
کوث . [ ک َ ] (ع اِ) کفش . (دهار). کفش و صندل . ج ، اکواث . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کفشی که به پا می پوشند. (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: