کلمه جو
صفحه اصلی

خور دادن

فرهنگ فارسی

غذا دادن طعام دادن

لغت نامه دهخدا

خور دادن. [ خوَرْ / خُرْ دَ ]( مص مرکب ) غذا دادن. طعام دادن. اطعام :
زبهر آنکه تا در دامت آرد
چو مرغان مر ترا خرداد خور داد.
ناصرخسرو.
کرا خور داد گیتی مرد بایدْش
از آن آید پس خرداد مرداد.
ناصرخسرو.


کلمات دیگر: