کلمه جو
صفحه اصلی

عصیمه

لغت نامه دهخدا

( عصیمة ) عصیمة. [ ع ُ ص َ م َ ] ( اِخ ) دختر زید نهدی. از زنان شاعر عرب بود و با مردی از قوم خود بنام ابوالسمیدع سعیدبن سالم ازدواج کرد. و چون عصیمه بر او خشم گرفت شعری در مورد او سرایید که در اعلام النساء نقل شده است. رجوع به اعلام النساء و بلاغات النساء طیفور شود.

عصیمة. [ ع ُ ص َ م َ ] (اِخ ) دختر زید نهدی . از زنان شاعر عرب بود و با مردی از قوم خود بنام ابوالسمیدع سعیدبن سالم ازدواج کرد. و چون عصیمه بر او خشم گرفت شعری در مورد او سرایید که در اعلام النساء نقل شده است . رجوع به اعلام النساء و بلاغات النساء طیفور شود.



کلمات دیگر: