کلمه جو
صفحه اصلی

فریدر

لغت نامه دهخدا

فریدر. [ ف َ دَ ]( اِخ ) دهی است از دهستان خارطوران بخش بیارجمند شهرستان شاهرود، واقع در جنوب خاوری بیار و دارای 97 تن سکنه. از قنات کم آب مشروب میشود. محصولاتش غلات ، تنباکو و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).


کلمات دیگر: