کلمه جو
صفحه اصلی

عصص

فرهنگ فارسی

بن دم و اصل آن عصعص

لغت نامه دهخدا

عصص. [ ع َ ص َ ] ( ع مص ) سخت و شدید شدن. ( از اقرب الموارد ). عَص . رجوع به عص شود.

عصص. [ ع ُ ص َ / ع ُ ص ُ ] ( ع اِ ) بن دم و اصل آن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). عصعص. ( منتهی الارب ). رجوع به عصعص شود.

عصص . [ ع َ ص َ ] (ع مص ) سخت و شدید شدن . (از اقرب الموارد). عَص ّ. رجوع به عص شود.


عصص . [ ع ُ ص َ / ع ُ ص ُ ] (ع اِ) بن دم و اصل آن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عصعص . (منتهی الارب ). رجوع به عصعص شود.



کلمات دیگر: