کلمه جو
صفحه اصلی

غنذاه

لغت نامه دهخدا

غنذاة. [ غ َ ] (ع مص ) برآغالیدن و برانگیختن . (منتهی الارب ). واداشتن و تحریک کردن . اغراء. (اقرب الموارد).


( غنذاة ) غنذاة. [ غ َ ] ( ع مص ) برآغالیدن و برانگیختن. ( منتهی الارب ). واداشتن و تحریک کردن. اغراء. ( اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: