کلمه جو
صفحه اصلی

طیسله

لغت نامه دهخدا

( طیسلة ) طیسلة. [ طَ س َ ل َ ] ( ع مص ) سفر نزدیک کردن و زیاد گردیدن شتران مسافر. ( منتهی الارب ). سافر قریباً فکثر ماله. ( قطر المحیط ).

طیسلة. [ طَ س َ ل َ ] (ع مص ) سفر نزدیک کردن و زیاد گردیدن شتران مسافر. (منتهی الارب ). سافر قریباً فکثر ماله . (قطر المحیط).



کلمات دیگر: