کلمه جو
صفحه اصلی

عضاهی

فرهنگ فارسی

بعیر عضاهی شتر عضاه خوار آنکه عضاه چرد

لغت نامه دهخدا

عضاهی. [ ع ِ هی ی ] ( ع ص نسبی ) بعیر عضاهی ؛ شتر عضاه خوار. ( منتهی الارب ). آنکه عضاه چرد. ( از اقرب الموارد ). عضهی. رجوع به عضاهة و عضهی شود.


کلمات دیگر: