کلمه جو
صفحه اصلی

صولب

فرهنگ فارسی

تخمی که آنرا بکارند سپس آن زمین را بالت حرث بگردانند تا زیر خاک گردد

لغت نامه دهخدا

صولب. [ ص َ ل َ ] ( ع اِ ) تخمی که آنرا بکارند سپس آن زمین را به آلت حرث بگردانند تا زیر خاک گردد. ( منتهی الارب ). تخم. ( مهذب الاسماء ). صولیب. رجوع به صولیب شود.


کلمات دیگر: