فریاد بر آمدن . ناله برخاستن
فریاد خاستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فریاد خاستن. [ ف َرْ ت َ ] ( مص مرکب ) فریاد برآمدن. ناله برخاستن. فریاد برخاستن. بلند شدن آواز و ضجه کسی. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
به شهر اندرون بانگ و فریاد خاست
به هر برزنی آتش و باد خاست.
به شهر اندرون بانگ و فریاد خاست
به هر برزنی آتش و باد خاست.
فردوسی.
کلمات دیگر: